جملات عاشقانه ی من به عشقم فاطمه

کمی زود بود، ولی... دعایت گرفت مادر بزرگ ! پیر شدم...

دردهایی که وجودم را گرفته رهایم نمی کند چرا محرمی نمیابم؟ کی و کجا همه ی اعتماد در قلبم کشته شد؟ باز پشیمان از حرف زدن ، سکوت می کنم... و به رد سیاه روی صورتم که انتهایش نا پیداست فقط نگاه می کنم...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در دو شنبه 12 دی 1390برچسب:,ساعت19:48توسط امیر | |